نیمانیما، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

نیما پسری

و باز هم پلور

1391/5/1 2:02
نویسنده : ازاده
369 بازدید
اشتراک گذاری

و باز هم پلور

این دو هفته گذشته هم ما رفتیم پلور

اولین هفتش رو خونهٔ مامانی بابا جون رفتیم که دائیه بابا واسم از رودخونه ماهی‌ گرفت من خوردم

جای همه خالی‌ خیلی‌ خوش مزه بود و اینکه بعد غذا هم یه مقدار پیاده روی کردم تو حیات و حمامه آفتاب گرفتم

کلی‌ بهم مزه داد

در پایان هم موقع برگشتن دوستم نیوشا جون اومد به دیدنم

اونم با خانوادش با منم با بابایی و مامانی کلّ پلور رو بهشون نشون دادی

ولی‌ نتونستیم با هم عکسی بگیریم

خیلی‌ خوش گذشت بهم چون خودم تو حیات مامانی راه میرفتم

 

 

 

 

هفته دومش هم رفتیم خونه مامان بزرگ خودم

اونجا کلی‌ بازی کردم کلی‌ هم رقصیدم واسشون

با خالم و دایی  جون رفتیم لب رودخونه و من تا تونستم آب بازی کردم

چقد یخ بود ولی‌ از بس دوست داشتم آب بازی رو به روی خودم نیوردم که آب خیلی‌ سرده

مامانم آخر دیگه جوراب شلواریمو در اورد و من دیگه رسما رفتم تو آب

البته با کمک بابا جون ....تو راه برگشت اونقدر آواز خوندم که سر مامان اینا رو بردم

واسه همین هم تا رسیدیم خونه مامان اینا هم گفتن چون بچه بد بودی حالا باید موهاتو ماشین کنیم واسه همین افتادن به جون موهای خوشگلم

مامانی که کلی‌ ناراحت بود و فسرد از بابت موهام ولی‌ دیگه چه میشد کرد وقتی‌ دستگاه مو تراشیدن دست بابا بزرگ آدم باشه

و نتیجش شد نیما ایکیو سان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

صدف
2 مرداد 91 13:59
آخی ، عزیز دلم قربون نیما ایکیو سان برررررررم . مامانیش چرا عکس ایکیوسان رو نذاشتی؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نیما پسری می باشد