نیمانیما، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

نیما پسری

دایره لغات نیما 2

1392/2/31 20:40
نویسنده : ازاده
292 بازدید
اشتراک گذاری

این رو زا کلی شیرین زبون شدی و مارو یا 4 تا کلمه ای که بلدی سوال پیچ میکنی

این روزا که هوا هوای بهاری داره و هر روز عصر داره رعدوبرق میزنه و بارون و تگرگ می یاد تورو بردم دم پنجره تا بارون رو ببینی واست تعجب اور بود  مدام میگفتی

نیما:ابنه؟( یعنی ابه)

من : اره

نیما :سردنه؟(سرده)

من : اره

نیما :گرمنههههههههههه( یعنی گرم نیست)

من: نه

نیما :داغنههههههههه( با تعجب بیشتر به حالت سوالی یعنی داغم نیست)

من: نه عزیزم گرم نیست

میریم تو حال مدام توهم برت می داشت و میگی : زنگ زد..... زنگ زد

میگم مامانی کسی زنگ نزده ایفون که روشن نشده

مدام میگی : نه زنگ زد

میگم نه خوشگلمممممممم نگو هر باری که میگه زنگ زد صدای پاندول ساعت رو میشنیده و فکر میکرده ایفونه که زنگ میزده

از کلمات دیگه ای که زیاد تکرار میکنه خدا نکنه ببینه کسی تو تلوزیون گریه میکنه یا ما خودمون یه وقتایی گریه می کنیم میاد صورتشو میچسبونه به صورت و فیس تو فیس که چشامون روبروی هم باشه

میگه: نازی   نازی     گریه ترد  نازی

خداییش نازی نازی کردناش خیلی مزه داره

تو اوج ناراحتی میاد نازت میکنه و کاملا درک میکنه که این یه حس بد هست و باید دلجویی کرد

گفتم مامانم رو مامان اسدی صدا میکنه و بابام رو بابا اسدی

اونم به خاطر اینکه بابام اسمش اسد هست . حالا بهش میگی نیما اسمت چیه؟

میگه نیما اسدی

میگم اسم من چیه ؟

میگه ازی اسدی و .....

حالا یه 2 روزیه یاد گرفته بهش میگم

نیماااااااااااا........... میگه دضلی(فضلی)

چند سالته؟: د ساله

تا حالا اینجوری تو دهنش چرخیده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نیما پسری می باشد